مقاله ای در مورد ریاکاری

⓿دانلودجزوه.مقاله.پروژه.کارآموزی⓿


وقتی در جستجوی خودت باشی ، خداوند را در کنارت احساس می کنی


مقاله ای در مورد ریاکاری

 الف : ریا چیست ؟” ریا ” که در ادبیات پارسی ما از آن به ” سالوس ” تعبیر شده را عملی گویند که تنها برای خوش آمد دیگران و با نیت نمایان شدن آن عمل انجام گیرد .  ب : ریا کار کیست ؟” ریا کار ” ، انسانی است که با اعتقاد به خیر و ثواب بودن عملی – اما تنها برای وانمود کردن و نمایش دادن به دیگران – به آنجام ان عمل دست می زند .  ج : دیدگاه اسلام در خصوص پدیده ریا و ریاکاری چیست ؟دین مبین اسلام با شدید ترین الفاظ به تقبیح پدیده زشت ریا و ریاکاری پرداخته و چه از منظر قرآن کریم و چه در قالب احادیث و روایات معصومین علیهما السلام ، این پدیده نکوهیده را تقبیح کرده است . قران کریم در جایی می فرماید : ” هر کس به دیدار پروردگارش امید بسته ، باید کاری شایسته کند و کسی را شریک پروردگارش قرار ندهد . “امام صادق (ع) در خصوص این آیه می فرمایند : ” انسان ، کار صوابی را انجام می دهد ، اما خدا را در انجام آن کار در نظر ندارد ، بلکه ستایش مردم را در نظر می گیرد و مشتاق است تا انجام آن کار را به گوش مردم برساند . چنین انسانیدرپرستش آفریدگار دچار شرک شده است .

trans مقاله ای کامل در مورد ریاکاری

trans مقاله ای کامل در مورد ریاکاری

hypocrisy mask image 2 مقاله ای کامل در مورد ریاکاری

“می بینیم که در این آیه شریف و تفسیر آن از سوی معصوم (ع) ، از ریا تعبیر به شرک شده و از آنجا که فرد ریاکار ، خود به قبح و زشتی این عمل در حین انجام آن آگاه نیست ، از آن به ” شرک پنهان ” یاد کرده اند .اثر این گناه در به جا آوردن واجبات نیز تا بدان حد است که حتی موجب ابطال آن می گردد ، تا انجا که صادق آل محمد (ع) در خصوص ریا و ریاکاری و اثر آن در به جا آوردن واجبات دین می فرمایند : ” هر کس به خاطر تعریف مردم ، نماز بخواند و یا روزه بگیرد  یا به حج رود ، در کار خود شریک آورده و شرک ورزیده است . “پیامبر اسلام (ص) نیز با بیان صریح و روشن ، خطاب به کسانی که ظاهری موجه و متدین دارند ، اما در باطن به راه خلاف می روند ، می فرمایند : ” مبغوضترین بنده نزد خداوند کسی است که لباسش بهتر از کردارش باشد . جامه اش جامه پیامبران و کردارش کردار جباران و گردنکشان باشد . “ایشان در جای دیگر نیز ، ریاکار را موستوجب سخت ترین عذاب در روز واپسین می دانند .این پدیده زشت ، تا بدانجا در دین مبین اسلام مورد نکوهش قرار گرفته که حتی خداوند عمل ریاکار را نیز قبول نمی کند و به خود او باز می گرداند .پیامبر اسلام در این خصوص می فرمایند : ” فرشتگان با خوشحالی عمل بنده ریاکار را به سوی خدا می برند ، اما خداوند می فرماید : آنها را به سوی او بازگردانید ، زیرا این کارها برای من انجام نشده است . “پیامبر اسلام در جایی دیگر ، نشانه های ریاکار را بر می شمرند . ایشان می فرمایند : ” ریاکار چهار نشانه دارد : ۱- در حضور دیگران ، خود را برای عبادت خدا و اطاعت از او حریص نشان می دهد .۲- در تنهایی برای عبادت خدا سستی می کند .۳- برای انجام هر کاری ، دوست دارد تا او را ستایش کنند.۴- می کوشد تا ظاهر هر کاری را درست کند . اما منشاء ریا کاری چیست ؟ فرد ریاکار ، مثل هر فرد دیگری ، کارهای خود را به انگیزه جلب سود یا دفع ضرر انجام می دهد . او می خواهد که در ذهن مردم ، دارای منزلت بالایی باشد و خدا را در این راه نادیده می گیرد . همین بی توجهی به خدا در رفتار و کردار و علاقه بیش از حد به ظاهر سازیست که ریا و ریاکاری را پدید می آورد و ریاکار را به دایره شرک فرو می برد . اما درمان این رذیلت اخلاقی از دیدگاه اسلام چیست ؟موثرترین درمان برای ریا ، بازنگری در عقیده انسان ریاکار ، نسبت به خدا و جایگاه والا و مطلق خداوند نسبت به مخلوقات است .یکی دیگر از راههای مبارزه با ریا ، توجه فرد ریاکار به آثار زیانبار این عمل زشت است . چه از بعد معنوی و چه از بعد جامعه شناختی .راه دیگر درمان ریاکاری ، آگاهی از پاداش عظیم الهی برای انجام اعمال خالی از ریا و مخلصانه است .  د : پدیده ریا و ریاکاری از دیدگاه جامعه شناسی اجتماعی چیست ؟دکتر تنهایی ، یکی از جامعه شناسان کشورمان در پاسخ به این سوال که ” علل گرایش افراد جامعه به منکر اخلاقی ریا چیست ؟ ” گفت : ” متاسفانه پذیرش ناهنجاری اخلاقی ریا از سوی افراد جامعه به عنوان رفتار اجتماعی و گره گشایی مشکلات اجتماعی با توسل به آن ، از علل اصلی اشاعه ریا در جامعه است . ” وی افزود : ” اگر ما شاهد افزایش رفتار ریاکارانه در جامعه هستیم به دلیل ضعف ساختاری در نظام اجتماعی است ، چرا که معضل اخلاقی ریا ، مشکل رفتار فردی نیست ، بلکه ساختاریست ، و به نوع نظامم حاکم بر ساختار اجتماعی جامعه نیز بستگی دارد . “ریا در ساختار اجتماعی جامعه در فرایند زمانی خاصی شکل  حقیقی و رفتاری به خود گرفته است . از این بایت اگر بخواهیم این معضل اخلاقی را اصلاح کنیم ، باید از ریشه و ساختار اجتماعی ، این اصلاح صورت گیرد تا به نتیجه مطلوب و ایده آل آن برسیم .همچنین در بررسی مسائل اجتماعی ، عواملی وجود دارد که در گرایش افراد به ریاکاری موثر است . از جمله این عوامل می توان به ایجاد فضای رقابت نامناسب و چشم و هم چشمی در میان افراد جامعه نام برد . عاملی که مهمترین دلیل اجتماعی گرایش به این ناهنجاری اخلاقی است . زیرا اگر در جامعه شرایطی حاکم شود که توانمندی و استعدادهای افراد ، ملاک ارزشیابی برای موقعیت شغلی و اجتماعی نباشد ، یقیناً زمینه های وجود رقابتهای نامناسب ، مهیا می شود و افراد به ریا بیش از گذشته گرایش خواهند داشت .بدیهی است که برای ریشه کن کردن این منکر اخلاقی در جامعه ، باید زمینه های فرهنگی را در جامعه شناسایی کنیم و با ارائه برنامه منسجم و پیوسته به افراد القاء کنیم که برای کسب موقعیتها و جایگاههای اجتماعی ، به ریا متوسل نشوند .، بلکه با صداقت و راستی در این مسیر وارد شوند .  اخلاص در عمل، نقطه مقابل ریا و ریاکاری : برای اینکه هر چه بهتر ، به رذیلت ریا و ریاکاری در جامعه اسلامی و در دین مبین اسلام پی ببریم ، بهتر آن است که جایگاه مقابل ریا ، یعنی اخلاص در عمل را به خوبی بشناسیم . با شناخت اخلاص و پی بردن به عظمت عمل با اخلاص و به دور از ریا ، به مراتب بهتر می توانیم ریا و ریاکاری را بشناسیم و از آن دوری گزینیم و به سمت عمل با اخلاص پیش رویم . آیه زیر ، به خوبی تقابل ریا و اخلاص را به ما نشان می دهد :  ” یا ایها الذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذى کالذى ینفق ماله رئاء الناس و لایؤمنبالله و الیوم الاخر فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا لایقدرون على شى‏ءمما کسبوا و الله لایهدى القوم الکافرین (سوره بقره، آیه‏۲۶۴ترجمه : اى کسانى که ایمان آورده‏اید بخششهاى خود را با منت و آزار باطل نسازید همانند کسى که مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى‏کند و به خدا و روز رستاخیز ایمان نمى‏آورد (کار او) همچون قطعه سنگى است که بر آن (قشر نازکى از) خاک باشد (و بذرهائى در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد (و همه خاکها و بذرها را بشوید) و آن را صاف (وخالى از خاک و بذر) رها کند، آنها از کارى که انجام داده‏اند چیزى به دست نمى‏آورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمى‏کند. “ در این آیه، منت گذاردن و آزار دادن و ریا کردن در یک ردیف شمرده شده و همه آنها را موجب بطلان و نابودى صدقات (و اعمال نیک) معرفى مى‏کند بلکه تعبیراتى از این آیه نشان مى‏دهد که شخص ریا کار ایمان به خدا و روز آخرت ندارد; مى‏فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید انفاقهاى خود را با منت و آزار باطل نکنید!» (یا ایها الذین آم-نوا لات-بطلوا صدقاتکم بالمن و الاذى) سپس این‏گونه افراد را به کسى تشبیه مى‏کنند که مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى‏نماید و به خدا روز رستاخیز ایمان ندارد! (کالذى ینفق ماله رئاء الناس و لایؤمن بالله و الیوم الاخر)در ذیل آیه، مثال بسیار گویا و پر معنائى براى این‏گونه اشخاص زده و مى‏فرماید: «مثل (کار) او همچون قطعه سنگى است که بر آن قشر نازکى از خاک باشد (و بذرهائى در آن افشاندهشود) و رگبار باران بر آن فرود آید (و همه خاکها و بذرها را با خود بشوید و با خود ببرد) و آن را صاف (و خالى از همه چیز رها سازد)!» (فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکهصلدا)این‏گونه اشخاص (به یقین) «از کارى که انجام داده‏اند بهره‏اى نمى‏گیرند و خداوند کافران راهدایت نمى‏کند!» (لایقدرون على شى‏ء مما کسبوا و الله لایهدى القوم الکافرین)در این آیه تلویحا یک بار ریاکاران را فاقد ایمان به خدا و روز قیامت معرفى کرده و یک بار بهعنوان قوم کافر، و اعمال آنها را هیچ و پوچ و فاقد هرگونه ارزش مى‏شمرد چرا که بذر اعمالشان در سرزمین ریا کارى پاشیده شده که هیچ‏گونه آمادگى براى رشد و نمو ندارد.این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که ریاکاران خودشان همانند قطعه سنگى هستند که قشر نازکى از خاک بر آن است و هیچ‏گونه بذر مفیدى را پرورش نمى‏دهد; آرى! قلب آنها همچون سنگ و روحشان نفوذ ناپذیر و اعمالشان بى‏ریشه و نیاتشان آلوده است.جالب این که در آیه‏اى که پشت‏سر این آیه در همان سوره بقره آمده است اعمال خالصان ومخلصان را به باغى پر برکت تشبیه مى‏کند که بذر و نهال صالح در آن کاشته شده و بارانکافى بر آن مى‏بارد و نور آفتاب از هر سو به آن مى‏تابد و نسیم باد از هر طرف به آن مى‏وزد ومیوه و ثمره آن را مضاعف مى‏سازد. اشخاصی که احساسات واقعی خود را بیان می کنند از سلامت روانی بهتری برخوردارند ضمن اینکه درک و احساس بهتری از خود و محیط کارشان دارند. مطالعات پژوهشگران نشان می دهد رفتارهای ریاکارانه بر سلامت انسان تاثیر سوء می گذارد.

به گزارش واحد مرکزی خبر، به نوشته شماره امروز روزنامه لوفیگارو در اینترنت، بر اساس تحقیقاتی که در نشریه “ژورنال آکادمی مدیریت” منتشر شده است، رفتارهای ریاکارانه و خنده های اجباری موجب زیان جسمی و کاهش بهره وری افراد در محیط کار می شود.
این تحقیق که در بین رانندگان اتوبوس انجام شده است نشان می دهد افرادی که اجبارا خود را دوست داشتنی نشان می دهند به مرور زمان دچار تغییر خلق و خو شده و حتی تمایل دارند از وظیفه خود دست بکشند.
به گفته اورسولا هس پژوهشگر کانادایی این تحقیق ، اشخاصی که احساسات واقعی خود را بیان می کنند از سلامت روانی بهتری برخوردارند ضمن اینکه درک و احساس بهتری از خود و محیط کارشان دارند.
استاد منابع انسانی دانشگاه لیون می گوید: کلیه احساسات کارکرد ویژه ای دارند، این احساسات در ایجاد حس خوش بینی، راحتی و تنظیم فعالیت بدن دخالت دارند، افرادی که احساسات خود را انکار می کند موجب می شود احساساتش به شکل دیگری همچون خواب آلودگی، درد در ناحیه پشت بدن، کمبود تمرکز و غیره بروز کنند. یک شخص همانند یک ورزشکار باید به صدای بدنش گوش دهد و به آنچه که باعث ناراحتی اش می شود واکنش نشان دهد.

” ریا در عبادات است و عبادتى که ریا دارد حرام است و بعضى گفته اند: ریا در عبادات مبطل هم هست ، در غیر عبادات ریا اشکال ندارد.ولى خود ریا مى تواند راه چاره و علاج ریا باشد. به این صورت که با تاءمّلات صحیح ریا را بالا ببرد!
مثلاً گاهى انسان مى خواهد پیش ‍ رئیس شهربانى احترامى پیدا کند و توجّه او را به خودش جلب کند، پیش پاسبانى مى رود و سعى مى کند نظر او را جلب کند وسپس او را بین خود و رئیس شهربانى واسطه قرار دهد. در اینجا انسان خوب است با خود بگوید: این پاسبان که تنها واسطه است و اگر هم کاغذى بنویسد و وساطتى کند باز دست آخر خود رئیس شهربانى باید پاى ورقه را امضا کند. پس خوب است مستقیماً نظر خود رئیس شهربانى را جلب کنم که مقام بالاترى است و اصلاً کار خوب و عمل نیک را مثلاً به خود رئیس شهربانى نشان دهم . یعنى براى مقام بالاتر ریا کنم !همچنین اگر انسان عاقل باشد و توجه پیدا کند که مقامى بالاتر از رئیس شهربانى (مثل وزیر، نخست وزیر و رئیس جمهور) وجود دارد، مى گوید: خوب است کار خیر و عمل نیک خود را به وزیر یا به نخست وزیر و بالاخره به مقام بالاتر نشان دهم ! یعنى همیشه انسان باید ریا را براى مرتبه اقوى انجام دهد. اگر چنین باشد، در واقع مى توان گفت ریا علاج ریا مى شود.بنابراین ، اگر در عبادات نیز نسبت به اقوى و بالاترین موجود یعنى خداوندریا کنیم اشکال ندارد و علاج ریا مى شود.در زمینه ریا در روایت آمده است : ((کسانى که در هنگام نماز به این سو و آن سو نگاه مى کنند تا مردم آنها را تماشا کنند، به صورت حمار محشور مى شوند.)) واقعاً هم همینطور است ، آیا این حماریّت نیست که آدم جلو وزیر و رئیس شهربانى به پاسبان نگاه کند؟ حماریّت است آقا. ولى خوشمان مى آید، با این حماریّت ساخته ایم !از طرفى اگر به ما حمار بگویند ناراحت مى شویم و بدمان مى آید! ولى باید گفت : کار شبانه روزى تو همین است چرا بدت مى آید؟!لکن امان از بى سوادى و بى علمى ، این بى سوادى آدم را به جاى مکّه به ترکستان مى برد، از روز اوّل همین بى سوادى ابلیسِ دشمن ، آدم را بیچاره کرد. خود او هم گفت : اى خدا، همه بندگانت را گمراه مى کنم (اِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ). او نیز جاهل بود و با اینکه پیش از آن عابد بود، ولى علم نداشت و ناقص بود، در مورد سجده در برابر آدم علیه السّلام به خدا گفت : سجده نمى کنم ، چون (خَلَقْتَنى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ)خوب این صغراى قضیّه بود. کبراى برهانش را ببین که هر کس از آتش است بالاتر و هر کس از خاک است پایین تر است ؟!خوب باید پرسید: به چه دلیل و به چه برهانى چنین است ؟ این لباس ظاهرى که ملاک نیست ، شما ببینید تناسب و زیبایى حیوانى مثل طاووس و دیگر حیوانات چه قدر است . روحانیت جنّ و ملک هم با روحانیت انسان مقایسه نمى شود، روح انسان هر چند لباسِ گِلى به تن دارد ولى بسیار مى تواند اوج بگیرد و بالاتر برود. اصلاً لباس که ملاک نیست ، آیا اینکه یکى عباى نائینى داشته باشد و دیگرى عباى افغانى ، نشانه کمال و نقص است ؟ ما هم اگر بى سواد شدیم مثل ابلیس مى شویم و به ضلالت مى افتیم ، لازمه ضلالت هم این است که تعدّى مى کند، یعنى انسان گمراه و ضالّ، مضلّ و گمراه کننده نیز مى گردد و مى خواهد دیگران را هم مانند خود کند، پس بترسید از بى سوادى .این از بى سوادى است که آن آقا مى گوید: قرآن فرموده ( وَ الاْرْضَ وَضَعَها لِلأنامِ) پس معنایش این است که هیچ مِیزى (تفاوت و اختلاف ) نیست و همه در مالکیّت و در بهره ورى از زمین یکسانند، او نمى داند که این ((لام )) لام عاقبت و انتفاع است ، و نمى داند باید روایاتى را نیز که مفسّر آیه است ملاحظه کرد. این آدمهاى بى سواد، مردم مثل خود را هم گمراه مى کنند، اوّل با قرآن جلو مى آیند ولى هدف این است که همین قرآن را از دست مردم بگیرند، کار به جایى مى رسد که مى گوید: قرآن را بسوزانید.البته ما به این امر مى خندیم ، ولى واقع همین است که اگر در استدلال قوى نباشیم دشمنان بر ما غالب مى شوند، آنها پول خرج مى کنند همین بى سوادها را با پول مى خرند. و در نتیجه این بى سوادى ، دین درست مى کند. آن بهائى گفته است که : اصلاً در قرآنِ شما نیز به ((سید على محمد باب )) اشاره شده است و همین (حم عسق ) یعنى ((قائم سید على محمد)) البته باید از چپ بخوانید!آقا، پس ما براى تمام مطالب محتاج علم و استدلالیم و بیشتر از هر چیز به اینها محتاجیم ؛ زیرا مسئله ، مسئله دین است ، باید در مقابل این بى سوادى و جُهّال وارداتى بایستیم . اینها روى افرادشان کار مى کنند، لازم نیست رسوا هم بشوند زیرا این افراد بطور مخفیانه پول مى گیرند.
پس ما باید علم کلام را خوب یاد بگیریم و در برابر اینها پاسخگو باشیم ، و گرنه گرگ ها ما را مى خورند آنچنانکه به هضم رابع برسد!! “

                                                    امام صادق علیه السلام فرمود:

                                  لا تُرَاءِ بِعَمَلِکَ مَنْ لا یُحْیِى‏ وَلا یُمِیْتُ وَلا یُغْنى‏ عَنْکَ شَیْئاً [۱]

کارهاى نیک خود را به خاطر خودنمایى و نشان دادن به مردمى که نه زندگى به دست آنهاست و نه مرگ و نه قدرت دارند مشکلى را براى تو بگشایند، انجام مده!

شرح کوتاه‏

مردمى که به تظاهر و ریاکارى عادت مى‏کنند، همه مظاهر زندگى آنها تو خالى و بى‏مغز مى‏شود: از تمدن، به ظواهر بى‏روح و از زندگى، به خیالات و اوهام و از سعادت و خوشبختى، تنها به نام و از دین و مذهب، فقط به یک سلسله تشریفات قناعت مى‏کنند و مسلّماً بهره مردمى که ظاهر سازند، جز «ظواهر» نیست! به همین دلیل اسلام شدیداً از این صفت زشت انتقاد مى‏کند و مى‏گوید سرنوشت تو به دست این مردم نیست خودنمایى چرا!

 کسی که در عقیده و عمل خود خالص نیست در مرتبه‏ای از مراتب شرک قرار دارد. یکی از جلوه‏های شرک ریا است. ریا عملی است که به انگیزه کسب محبوبیت در نزد مردم صورت می‏گیرد؛ در حالی که فاعل آن عمل تظاهر می‏کند که انگیزه او جلب رضایت خداست. کسی که عملی را به منظور جلب توجه و مدح مردم انجام می‏دهد ولی چنین تظاهر می‏کند که قصد او از انجام آن عمل تقرب پروردگار است، ریا کار است. اگر آن عمل عبادت باشد، مثل نماز، روزه و حج که شرط قبولی آنها قصد قربت است، عبادت فرد ریاکار باطل و عمل او حرام است. ولی اگر آن عمل عبادت نباشد بلکه عمل مباحی باشد که قصد قربت در آن شرط نیست، عمل مذکور مقرب نخواهد بود، ولی از لحاظ فقهی حرام نیست؛ اگر چه باعث نزدیکی به خدا نمی‏شود و حتی انسان را از خداوند دور می‏سازد.ریا در عبادت، هم رابطه انسان و خداوند را تضعیف می‏کند و هم به رابطه با دیگران زیان می‏رساند. رابطه انسان و خداوند در اثر ریا دچار ضعف می‏شود زیرا چنین عملی به منزله بازیچه قرار دادن عبادات و استهزاء خداوند است. پس کسی که عبادتی را از روی ریا انجام می‏دهد، از کسی که آن عبادت را ترک می‏کند وضعیت بدتری دارد؛ زیرا اگر تارک عبادت، عبادت واجبی را ترک کند مرتکب یک عمل حرام شده است و اگر ترک عبادت مستحب نماید عمل حرامی انجام نداده است در حالی که عبادت کننده ریاکار، در صورتی که عبادت واجب را از روی ریا انجام دهد دو عمل حرام را مرتکب شده است: نخست ترک واجب کرده است و دیگر آن که مرتکب استهزاءخداوند شده است. اگر حتی آن عبادت مستحب باشد باز هم خداوند و عبادت او را به استهزاء گرفته است که عملی بسیار زشت‏تر است. رابطه انسان بادیگران نیز در اثر ریا خدشه دار می‏شود چرا که گویی انسان ریاکار به مکر و فریب دیگران روی آورده است و چنین کاری در واقع خروج از معیارهای اخلاق اجتماعی است. ریاکار خواه در عبادت ریا کند و خواه در اعمال دیگر در هر صورت دیگران را دچار فریب کاری خود نموده است در نتیجه به طور کلی می‏توان گفت ریا کاری باعث تزلزل روابطه انسانی و اجتماعی است. ریا هم قلب انسان ریاکار را تیره می‏کند و مانع رشد و کمال او می‏شود و هم روابط اجتماعی را آسیب‏پذیر می‏سازد؛ زیرا باعث از بین رفتن حس اعتماد در جامعه می‏شود و انسان‏ها را دچار سوءظن می‏سازد سوءظن خود مانع از سهولت و سلامت روابط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و… است و فضای جامعه را ناخوشایند و غیر قابل تحمل می‏کند. با توجه به تعریفی که ارئه نمودیم، ریا همواره عملی مذموم است. برخی از عالمان اخلاق، ریا را در دو نوع دانسته اند: ریاء مذموم و ریاء محبوب در نظر این عالمان، افعالی همچون پوشیدن لباس زیبا و زینت کردن خود در صورتی که متناسب با شأن فرد باشد ریا است، اما ریاء محبوب است. این عمل را به این دلیل ریا می‏خوانند که فرد با پوشیدن لباس زیبا و تزیین خود، خواستار مقبولیت نزد مردم است و یا حداقل می‏خواهد مورد نکوهش و عیب‏جویی مردم واقع نشو؛ پس نیت او توجه و رضایت مردم است. به نظر می‏رسد با توجه به بعضی روایات که هر ریایی را شرک معرفی می‏کنند بهتر است ریا به گونه‏ای تعریف شود که ریا ء محبوب را نتوان در آن جای داد. به عبارت بهتر تعریف ریا به گونه‏ای باشد که نتوان افعال مطلوب و غیر مذموم را مطلوب و ممدوح است، پس بهتر است آن را ریا نخوانیم چرا که در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که: کل ریاء شرک (۱۲۱) بدون شک هیچ عمل شرک آلودی نمی‏تواند مذموم نباشد و پوشیدن لباس زیبا و متناسب با شأن انسان، هرگز عملی مذموم نیست و نمی‏توان آن را شرک دانست.  ● منشأ ریاکاری ریا کار مانند هر فرد دیگری اعمال اختیاری خود را به انگیزه جلب منفعت و یا دفع ضرر انجام می‏دهد. فرد ریاکار می‏خواهد در ذهن وقلب مردم دارای منزلت بالایی باشد. او برای جلب نظر و رضایت مردم رضایت خداوند را نادیده می‏گیرد و گویی مردم را بر خداوند مقدم می‏شمارد او دو خطای بزرگ دارد: اولا غافل است که قضاوت مردم درباره او به خواست و اراده الهی بستگی دارد و تأثیری آن اعمال در خوش آمد یا تنفر مردم به دست خداوند است. اگر خدا بخواهد آن اعمال موجب جلب نظر و قضاوت خوب مردم نسبت به او می‏شود و اگر نخواهد همان اعمال موجب تنفر مردم از وی می‏شود پس ریاکار در اعتقاد به توحید افعالی دچار تزلزل و گمراهی شده است. ثانیا ریاکار گمان می‏کند مردم در رساندن سود یا دفع ضرر از او مستقل هستند و توجه ندارد که تاثیر اعمال مردم در رساندن سود و جلوگیری از ضرر به اراده خداوند وابسته است و آنان در تأثیر اعمال خود مستقل نیستند. این غفلت و بی‏توجهی نیز به معنای بی‏توجهی به توحید افعالی است که موجب می‏شود فرد ریاکار به دایره شرک پا گذارد.  ● آثار ریا ریا موجب دوری از خداوند و نابودی عمل است. انسان را از خدا دور می‏کند زیرا ریاکار از قدرت خداوند غافل می‏شود و به جای توسل به او در انجام کارهای خود به غیر خدا متوسل می‏شود. عمل را نابود می‏کند زیرا کسی که عملی را برای غیر خدا انجام دهد پاداش آن را نیز باید از غیر خدا طلب کند و غیر خدا از دادن پاداش ناتوان است. خداوند در روز قیامت به ریاکاران می‏گوید: پاداش کارهایتان را از کسانی طلب کنید که برای آنها کار کرده‏اید پس بنگرید که آیا در نزد آنها پاداشی برای شما وجود دارد؟! (۱۲۲) پیامبر اکرم(ص) فرموده‏اند: لا یقبل اللَّه تعالی عملا فیه مثقال ذرة من ریاء (۱۲۳) خداوند عملی را که در آن ذره‏ای ریا باشد نمی‏پذیرد. در حدیث قدسی آمده است: من بهترین شریک هستم کسی که عملی را برای من و غیر من انجام دهد آن عمل را به آن غیر می‏دهم. و نیز فرموده است فقط عملی را می‏پذیرم که تنها و تنها برای من انجام شده باشد. (۱۲۴) من عمل لغیراللَّه و کله اللَّه الی عمله یوم القیامة (۱۲۵) کسی که برای غیر خدا عمل کند خداوند او را در روز قیامت به عملش وا می‏گذارد. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: کل ریاء شرک، انه من عمل للناس کان ثوابه علی الناس و من عمل للَّه کان ثوابه علی اللَّه (۱۲۶) هر ریایی شرک است کسی که برای مردم کار کند پاداش او بر عهده مردم است و کسی که برای خدا کار کند پاداش او بر خداست. اگر ریاکار در جلب نظر مردم موفق شود و تا مدتی مردم از او به نیکی یاد کنند به تدریج از خدا غافل‏تر می‏شود و گمان می‏کند که این خود اوست که می‏تواند نیک نامی را برای خودش فراهم آورد. غافل از آن که خداوند ستارالعیوب، زشت کاری و ریاکاری او را پوشانده است. این غفلت موجب می‏شود او در ارتکاب این گناه اصرار ورزد و تیرگی قلب خود را افزایش دهد. یکی از آثار ریا این است که ریاکار قبل از هر کس دیگری دچار سوء ظن می‏شود او مانند هر خطا کار دیگری دیگران را به کیش خود می‏پندارد در نتیجه اعمال مردم صالح را با بدگمانی می‏نگرد و احتمال می‏دهد که آنان نیز همچون او ریاکار باشند. چنین فردی از آثار مثبت همنشینی با صالحان محروم می‏شود و از فواید حضور در اجتماعات معنوی بی‏بهره می‏ماند. اثر دیگر ریا در صورتی است که ریا کاری ریاکاران آشکار شود؛ در این صورت فضای بی‏اعتمادی در اجتماع پدید می‏آید و محیط برادری و اعتماد آلوده می‏شود. ● درمان ریا مؤثرترین درمان ریا، بازنگری و تأمل ریاکار در عقیده خود نسبت به خداوند است. اگر فرد ریاکار به یاد آورد که فقط خداوند، عالم و قادر علی الاطلاق است و دیگران هیچ علم و قدرتی از خود ندارند، در خواهد یافت که فقط خداوند از نیکی‏ها و بدی‏های نیت و عمل او آگاه است و فقط او قادر است منافع بنده خویش را تامین و ضررها را از او دفع نماید. پس به جای توسل به مخلوقات ممکن و ناتوان به خداوند واجب الوجود قادر مهربان روی می‏آورد و رفاه و نیک نامی و سعادت دنیا و آخرت را از او می‏خواهد؛ چرا که هر موجودی غیر از خداوند متعال ضعیف است. چنان که خداوند متعال در آیه ۷۳ سوره حج می‏فرماید:ان الذین تدعون من دون اللَّه لن یخلقوا ذبابا ولوا اجتمعوا له و ان یسلبهم الذباب شیئا لا یستنقذوه منه ضعف الطالب و المطلوب؛ کسانی راکه جز خدا می‏خوانید هرگز حتی مگسی نمی‏آفرینند، هر چند برای آفریدن از آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزی از آنان برباید نمی‏توانند آن را باز پس گیرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.یکی دیگر از راه‏های مبارزه با ریا، توجه ریاکار به اثار سوء ریاست و این که در یابد حاصل ریاکاری چیزی جز تیرگی قلب، دوری از خدا، نابودی عمل، حسرت آخرت و بی‏بهرگی از همنشینی با مؤمنان نیست. برای مثال ریاکاران در ذهن خود عالم آخرت را ترسیم کنند و تصور کنند که انسان‏های گناهکار هم از آنان وضعیت بهتری دارند در حالی که ریاکاران در زمره مشرکان و خلد در عذاب هستند، گناهکاران از عذاب شرک ورزی در امان هستند و امید رهایی دارند. و یا این که تصور کنند انسان‏های مخلص، با زحمت کم به پاداش فراوان دست یافته‏اند و آنان با عمل بسیار، چیزی جز عذاب نمی‏بینند. تصور این صحنه‏های حسرت بار می‏تواند فرد را از ریاکاری باز دارد. راه دیگر درمان ریاکاری، آگاهی و توجه به پاداش عظیم اعمال خالصانه است. اگر کسی مقام مخلصان را بداند، انگیزه او در کسب مقام اخلاص بیشتر می‏شود و به جای تلاش ریاکارانه خواهد کوشید مراتب اخلاص خویش را بیافزاید. و در پایان چه درمانی از این بالاتر که ریاکار بداند و بیندیشد که در اثر ریا از مصاحبت و دوستی با محبوب حقیقی محروم می‏شود و هدایای او حتی اگر کوچک‏ترین شائبه ریا داشته باشد از سوی خداوند سریع الرضا و پروردگار خطاپوش مهربان باز پس فرستاده می‏شود. باید از خداوند مهربان خواست تا او خود لذت خلوص را در کام ما قرار دهد و اخلاص را به ما عطا کند. توسل به خداوند و اولیاء مخلص او و به کارگیری راه‏های درمان ریا، می‏تواند این تیرگی و ظلمت را از دل بزداید. ان‏شاءاللَّه.

 یکی از ارکان مهم اعمال انسان، نیت است که اگر خالصانه باشد و شائبه ای از ریا و خودنمایی نداشته باشد، ارزشمند است. مخصوصاً اعمال عبادی که ریا، آفت آن است و سبب باطل شدن عمل می شود؛ عملی که نوعی شرک است و در واقع، نفاق هم محسوب می شود؛ برای این که شخص ریاکار دلش با عملش یکی نیست. از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که «آفةُ العبادةِ الریا؛ ریا، آفت عبادت است». غرر الحکم /ص۲۷۸

اگر ذره ای ریا در عملی باشد مقبول خداوند نیست و تنها عملی صحیح است که کاملاً خالص باشد. مثلاً اگر کسی در نماز، یک سبحان الله به قصد ریا بگوید، نمازش باطل است. اگر چه بقیه اجزای آن برای خدا باشد. در امور مالی هم چنین است. مثلاً اگر کسی مبلغی را به عنوان خمس یا زکات بپردازد و در نیّتش، هم خدا باشد و هم خوش آمدِ دیگران، خمس یا زکات، باطل است.

کلید در دوزخ است آن نماز که در چشم مردم گزاری دراز

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى کَالَّذی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ …

امام علی (ع) فرمود:ریا کار سه نشانه دارد:  ۱- مردم را که میبیند با نشاط (و کوشا) میشود.     ۲-تنها که شد ، سست و تنبل میشود. ۳- دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند./بحار الانوار،ج۷۲،ص۳۰۳٫  امام علی (ع) فرمود:بدون هیچ ظاهر سازی و فریب کاری، کارهایتان را انجام دهید. چرا که هرکس  برای غیر خدا کار کند، خداوند او را به همان کس وا می گذارد./نهج البلاغه،خطبه ۲۳٫  نقطه مقابل اخلاص «ریا» است، که در آیات و روایات اسلامى از آن مذمت شده است و آن را عاملى براى بطلان اعمال و نشانه‏اى از نشانه‏هاى منافقان و نوعى شرک به خدا معرفى کرده‏اند.ریاکارى تخریب کننده فضائل اخلاقى و عاملى براى پاشیدن بذر رذائل در روح و جان انسانهاست. ریاکارى اعمال را تو خالى و انسان را از پرداختن به محتوا و حقیقت عمل باز مى‏دارد.

ریاکارى یکى از ابزارهاى مهم شیطان براى گمراه ساختن انسانهاست.
با این اشاره به آیات قرآن باز مى‏گردیم و چهره ریاکاران و نتیجه اعمال آنها را بررسى مى‏کنیم.

۱- یا ایها الذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذى کالذى ینفق ماله رئاء الناس و لایؤمن بالله و الیوم الاخر فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا لایقدرون على شى‏ء مما کسبوا و الله لایهدى القوم الکافرین (سوره بقره، آیه ۲۶۴)

۲- فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه اح-دا (سوره کهف، آیه ۱۱۰)

۳- ان المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الى الصلوة قاموا کسالى یرآؤن الناس و لا یذکرون الله الا قلیلا (سوره نساء، آیه ۱۴۲)

۴- و الذین ینفقون اموالهم رئاء الناس و لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الآخر و من یکن الشیطان له قرینا فسآء قرینا (سوره نساء، آیه ۳۸)

۵- و لا تکونوا کالذین خرجوا من دیارهم بطرا و رئاء الناس و یصدون عن سبیل الله و الله بما یعملون محیط (سوره انفال، آیه ۴۷)

۶- فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون، الذین هم یرآؤن و یمنعون الماعون (سوره ماعون، آیات ۴ تا۷)

ترجمه:
۱- اى کسانى که ایمان آورده‏اید بخششهاى خود را با منت و آزار باطل نسازید همانند کسى که مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى‏کند و به خدا و روز رستاخیز ایمان نمى‏آورد (کار او) همچون قطعه سنگى است که بر آن (قشر نازکى از) خاک باشد (و بذرهائى در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد (و همه خاکها و بذرها را بشوید) و آن را صاف (و خالى از خاک و بذر) رها کند، آنها از کارى که انجام داده‏اند چیزى به دست نمى‏آورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمى‏کند!

۲- پس هر که به لقاى پروردگارش امید دارد باید کارى شایسته انجام دهد و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند.

۳- منافقان مى‏خواهند خدا را فریب دهند در حالى که او آنها را فریب مى‏دهد و هنگامى که به نماز بر مى‏خیزند با کسالت‏بر مى‏خیزند و در برابر مردم ریا مى‏کنند و خدا را جز اندکى یاد نمى‏نمایند.

۴- و آنها کسانى هستند که اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى‏کنند و ایمان به خدا و روز باز پسین ندارند (چرا که شیطان رفیق و همنشین آنها است) و کسى که شیطان قرین او باشد بد همنشین و قرینى دارد.

۵- و مانند کسانى نباشید که از روى هوا پرستى و غرور و خود نمائى در برابر مردم از سرزمین خود (به سوى میدان بدر) بیرون آمدند و (مردم را) از راه خدا باز مى‏داشتند (و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل مى‏کنند احاطه (و آگاهى) دارد.

۶- پس واى بر نماز گزارانى که، در نماز خود سهل انگارى مى‏کنند، همان کسانى که ریا مى‏ کنند، و دیگران را از وسائل ضرورى زندگى منع مى‏نمایند!

شرح و تفسیر

در نخستین آیه، منت گذاردن و آزار دادن و ریا کردن در یک ردیف شمرده شده و همه آنها را موجب بطلان و نابودى صدقات (و اعمال نیک) معرفى مى‏کند بلکه تعبیراتى از این آیه نشان مى‏دهد که شخص ریا کار ایمان به خدا و روز آخرت ندارد؛ مى‏فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید انفاقهاى خود را با منت و آزار باطل نکنید!» (یا ایها الذین آمنوا لات-بطلوا صدقاتکم بالمن و الاذى) سپس این‏گونه افراد را به کسى تشبیه مى‏کنند که مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى‏نماید و به خدا روز رستاخیز ایمان ندارد! (کالذى ینفق ماله رئاء الناس و لایؤمن بالله و الیوم الاخر)
در ذیل آیه، مثال بسیار گویا و پر معنائى براى این‏گونه اشخاص زده و مى‏فرماید: «مثل (کار) او همچون قطعه سنگى است که بر آن قشر نازکى از خاک باشد (و بذرهائى در آن افشانده شود) و رگبار باران بر آن فرود آید (و همه خاکها و بذرها را با خود بشوید و با خود ببرد) و آن را صاف (و خالى از همه چیز رها سازد)!» (فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا)

این‏گونه اشخاص (به یقین) «از کارى که انجام داده‏اند بهره‏اى نمى‏گیرند و خداوند کافران را هدایت نمى‏کند!» (لایقدرون على شى‏ء مما کسبوا و الله لایهدى القوم الکافرین)

در این آیه تلویحا یک بار ریاکاران را فاقد ایمان به خدا و روز قیامت معرفى کرده و یک بار به عنوان قوم کافر، و اعمال آنها را هیچ و پوچ و فاقد هرگونه ارزش مى‏شمرد چرا که بذر اعمالشان در سرزمین ریا کارى پاشیده شده که هیچ‏گونه آمادگى براى رشد و نمو ندارد.این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که ریاکاران خودشان همانند قطعه سنگى هستند که قشر نازکى از خاک بر آن است و هیچ‏گونه بذر مفیدى را پرورش نمى‏دهد؛ آرى! قلب آنها همچون سنگ و روحشان نفوذ ناپذیر و اعمالشان بى‏ریشه و نیاتشان آلوده است.

جالب این که در آیه‏اى که پشت‏سر این آیه در همان سوره بقره آمده است اعمال خالصان و مخلصان را به باغى پر برکت تشبیه مى ‏کند که بذر و نهال صالح در آن کاشته شده و باران کافى بر آن مى‏بارد و نور آفتاب از هر سو به آن مى‏تابد و نسیم باد از هر طرف به آن مى وزد و میوه و ثمره آن را مضاعف مى‏سازد.

در دومین آیه، پیامبر صلى الله علیه و آله را مخاطب قرار داده و دستور مى‏دهد مساله توحید خالص را به عنوان اصل اساسى اسلام به مردم برساند؛ مى‏فرماید: «بگو من بشرى همچون شما هستم (تنها امتیاز من این است که) به من وحى مى‏شود که معبود شما تنها یکى است» (قل انما انا بشر مثلکم یوحى الى انما الهکم اله واحد)

سپس نتیجه گیرى مى‏کند که بر این اساس، اعمال باید از هر نظر خالص و خالى از شرک باشد و مى‏فرماید: «پس هر کس امید به لقاى پروردگارش را دارد باید عمل صالح انجام دهد و کسى را در عبادت پروردگارش شریک نسازد!» (فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه احدا)

به این ترتیب، شرک در عبادت، هم اساس توحید را ویران مى‏سازد و هم اعتقاد به معاد را؛ و به تعبیر دیگر، گذرنامه ورود در بهشت جاویدان عمل خالص است.

قابل توجه این که در شان نزول این آیه آمده است که مردى به نام «جندب بن زهیر خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض کرد من کارهایم را براى خدا به ‏جا مى‏آورم و هدفم رضاى اوست اما هنگامى که مردم از آن آگاه مى‏شوند مسرور و شاد مى‏شوم؛ پیامبر فرمود:

«ان الله طیب و لایقبل الاالطیب و لایقبل ما شورک فیه؛

خداوند پاک است و جز عمل پاک را نمى‏پذیرد و عملى که غیر او در آن شرکت داده شود مقبول او نخواهد بود!» سپس آیه فوق نازل شد. [۳۴]

در شان نزول دیگرى آمده است که مردى خدمتش عرض کرد:
«من جهاد فى سبیل الله را دوست دارم و در عین حال دوست دارم مردم موقعیت مرا در جهاد بدانند». در این هنگام آیه فوق نازل شد. [۳۵]

شبیه همین معنى در مورد انفاق در راه خدا و صله رحم نیز نقل شده است. [۳۶] و نشان مى ‏دهد که آیه ‏بالا بعد از سؤالات گوناگون در مورد اعمال آلوده به اهداف غیر خدائى نازل شده است و ریا کار به عنوان مشرک و کسى که ایمان محکمى به آخرت ندارد، معرفى گردیده است.

در حدیث دیگرى نیز از رسول خدا صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم که فرمود:
«من صلى یرائى فقد اشرک و من صام یرائى فقد اشرک و من تصدق یرائى فقد اشرک ثم قرء فمن کان یرجوا لقاء ربه …؛

کسى که نماز را به خاطر ریا بخواند مشرک شده و کسى که روزه را براى ریا به جا آورد مشرک شده و کسى که صدقه و انفاق را براى ریا انجام دهد مشرک شده سپس آیه: فمن کان یرجوا لقاء ربه … را تلاوت فرمود».[۳۷]

در سومین آیه، ریا را یکى از اعمال منافقان شمرده مى‏فرماید:
«منافقین مى‏خواهند خدا را فریب دهند در حالى که او آنها را فریب مى‏دهد و هنگامى که به نماز مى‏ایستند از روى کسالت است و در برابر مردم ریا مى‏کنند و خدا را جز اندکى یاد نمى‏کنند!»
(ان المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الى الصلوة قاموا کسالى یرآؤن الناس و لا یذکرون الله الا قلیلا)

این نکته قابل توجه است که نفاق نوعى دوگانگى ظاهر و باطن است و ریاکارى نیز شکل دیگرى از دوگانگى ظاهر و باطن مى‏باشد چرا که ظاهر عمل الهى و باطن آن شیطانى و ریائى است و به خاطر جلب توجه مردم! بنابراین، طبیعى است که ریا جزء برنامه منافقان باشد.

 در چهارمین آیه، اعمال ریائى را همردیف عدم ایمان به خدا و روز قیامت و همنشینى با شیطان شمرده مى‏فرماید:

«آنها کسانى هستند که اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى‏کنند و ایمان به خداوند و روز باز پسین ندارند (چرا که شیطان رفیق و همنشین آنها است) و کسى که شیطان قرین اوست‏بد قرینى انتخاب کرده است»
(و الذین ینفقون اموالهم رئاء الناس و لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الآخر و من یکن الشیطان له قرینا فسآء قرینا).

به این ترتیب، ریاکاران دوست شیطان و فاقد ایمان قاطع به مبدا و معاد هستند.
در پنجمین آیه، خداوند مسلمانان را از همسوئى با کفار که اعمالشان ریاکارانه و از روى هوا پرستى و خود نمائى بوده است نهى مى‏کند، مى‏فرماید:

«مانند کسانى نباشید که از سرزمین خود به خاطر هواپرستى و غرور و خودنمائى در برابر مردم بیرون آمدند! و مردم را از راه خدا باز مى‏داشتند و خداوند به آنچه عمل مى‏کنند احاطه (کامل) دارد.»
(و لاتکونوا کالذین خرجوا من دیارهم بطرا و رئاء الناس و یصدون عن سبیل الله و الله بما یعملون محیط)

طبق قرائنى که در آیه موجود است بتصدیق مفسران، آیه اشاره به حرکت سپاهیان قریش به سوى میدان بدر است که به هنگام خارج شدن از مکه آلات لهو و لعب و بعضى از خوانندگان و شراب همراه خود آوردند حتى اگر دم از بت پرستى مى‏زدند آنهم ریاکارانه و عملا براى جلب نظر بت پرستان بود.

بعضى ازمفسران نیزگفته‏اند از آنجا که بدر یکى‏از مراکز تجمع و از بازارهاى عرب بود و درعرض سال‏گاهى در آنجا اجتماع مى‏کردند، ابوجهل مخصوصا وسائل عیش و نوش را با خود برد و هدفش این بود که از همه کسانى که با آنجا آشنا بودند زهر چشم بگیرد.

به هر حال قرآن مؤمنان را از این گونه کارها نهى مى‏کند و به آنها دستور مى‏دهد که با رعایت تقوا و اخلاص بر همه مشکلات غلبه کنند و سرنوشت ریاکاران هوسباز و بى‏تقوا را در میدان بدر فراموش ننمایند.

در آخرین آیه‏مورد بحث، باز هم از ریاکارى به بیان دیگرى نکوهش مى‏کند و مى‏فرماید: «واى بر نماز گزارانى که نماز را به دست فراموشى مى‏سپارند و از آن غفلت مى‏کنند، آنها که ریا مى‏کنند و مردم را از ضروریات زندگى باز مى‏دارند» (فویل للمصلین، الذین هم عن صلاتهم ساهون ، الذین هم یرآؤن و یمنعون الماعون).

تعبیر به «ویل» در قرآن مجید در ۲۷ مورد آمده است و غالبا در مورد گناهان بسیار سنگین و خطرناک است. به کار بردن، این تعبیر در مورد ریاکاران نیز حکایت از شدت زشتى عمل آنها مى‏کند.

از آنچه در آیات بالا آمد زشتى این گناه و خطرات آن براى سعادت انسان آشکار مى‏ شود و بخوبى روشن مى‏گردد که یکى از موانع مهم تهذیب نفس و پاکى قلب و روح همین ریا کارى است که نقطه مقابل آن خلوص نیت و پاکى دل است.
ریا در روایات اسلامى

در احادیث اسلامى فوق‏العاده به این مساله اهمیت داده شده و ریاکارى به عنوان یکى از خطرناکترین گناهان معرفى شده است که به گوشه‏اى از آن در ذیل اشاره مى‏شود:

۱- در حدیثى از پیغمبر اکرم مى‏خوانیم:
«اخوف ما اخاف علیکم الریا والشهوة الخفیة؛
خطرناکترین چیزى که از آن بر شما مى‏ترسم ریاکارى و شهوت پنهانى است!» [۳۸]
ظاهرا منظور از شهوت پنهانى همان انگیزه‏هاى مخفى ریاکارى است.

۲- در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است:
«ادنى الریاء شرک؛
کمترین ریا شرک به خداست». [۳۹]

۳- باز از همان حضرت آمده است که فرمود:
«لایقبل الله عملا فیه مقدار ذرة من ریاء؛
خداوند عملى را که ذره‏اى از ریا در آن باشد قبول نمى‏کند!» [۴۰]

۴- در حدیث دیگرى از همان بزرگوار آمده است
«ان المرائى ینادى علیه یوم القیامة یا فاجر یا غادر یامرائى ضل عملک و حبط اجرک اذهب فخذ اجرک ممن کنت تعمل له؛
روز قیامت ‏شخص ریا کار را صدا مى‏کنند و مى‏گویند اى فاجر! اى حیله‏گر پیمان شکن! و اى ریاکار! اعمال تو گم شد و اجر تو نابود گشت‏برو و پاداش خود را از کسى که براى او عمل کردى بگیر!» [۴۱]

۵- یکى از اصحاب مى‏ گوید: پیامبر صلى الله علیه و آله را گریان دیدم، عرض کردم: چرا گریه مى‏کنید؟ فرمود:
«انى تخوفت على امتى الشرک، اما انهم لایعبدون صنما و لا شمسا و لا قمرا و لا حجرا، و لکنهم یرائون باعمالهم؛
من بر امتم از شرک و چند گانه پرستى بیمناکم! بدانید آنها بت نخواهند پرستید و نه خورشید و ماه و قطعات سنگ را، ولى در اعمالشان ریا مى‏کنند (و از این طریق وارد وادى شرک مى‏شوند).[۴۲]

۶- در حدیث دیگرى از هما

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نظرات:



اخرین مطالب